یخ در زندگی مردم قدیم تنها راه نجات از گرمای کلافهکننده تابستانهای داغ بوده است. انداختن یک تکه بلور شیشهای منجمد کوچک در تنگ شربت، برای آنهایی که از تیر برنده پرتوهای آفتاب به دیوارهای خانه پناه آورده بودند، حکم نوشدارویی را داشته که به موقع به دادشان میرسیده است. اما تولید یخ و دسترسی به آن در این شهر، همیشه یک دغدغه بوده است؛ آنچنان که میتوان آن را تنها در مواد مصرفی روزهای گرم اعیان و اشراف دید.
این دغدغه با آمدن برق و پیدا شدن سروکله کارخانههای یخ، برطرف میشود. کارخانه قاسمیه از یک نگاه، دومین کارخانه یخساز و از دیگر نگاه، نخستین کارخانهای بوده که سال ۱۳۳۲ در مشهد یخ بهداشتی تولید میکند و با استقبال مردم روبهرو میشود.
گسترش این کارخانه تا جایی ادامه مییابد که در سال ۱۳۳۵ مشهد را به قطب یخسازی ایران تبدیل میکند. در روزهای گرم تابستان که در پناه کولرها، سنگر گرفتهایم و با هرم تموز مشهد میسازیم، از قصه بلورهای یخ در مشهد که با حضور کارخانه یخ قاسمیه ساخته میشد، مینویسیم.
چیز عجیبی نیست که در نخستین سالهای قرن ۱۴ خورشیدی، مردم با پدیدهای به نام یخچال برقی بیگانه باشند؛ چون آن زمان مردم هنوز با برق هم آشنایی نداشتند، چه برسد به وسایل برقی. هوای گرم تابستانهای مشهد، امان مردم را بریده بود و آنها دنبال راهکار بودند.
ساخت یخچالهای طبیعی، یکی از راههایی بود که مردم از دیرباز به ذهنشان رسیده بود؛ سازههایی که مکانیسم خاصی داشت و بیشتر افرادی که بیش از شصت سال دارند، با آن آشنا هستند. به هرحال یخدانها تا مدتها تنها منبعی بودند که مردم میتوانستند ازطریق آن ها، یخ تهیه و جگر تف خورده از گرمایشان را خنک کنند.
زمستان ها، یخها در این سازهها ساخته و ذخیره میشد تا تابستان به دست مردم برسد، پس همان طور که پیشتر نیز گفتیم، تهیه یخ در مشهد، یک دغدغه همیشگی بود که تابستان و زمستان، مردم این شهر را درگیر خودش میکرد.
در سال ۱۳۱۷ هم زمان با دوره رضاشاه، نخستین دستگاه یخ سازی برای مشهد خریده میشود تا مردم شهر از شر گرمای آن سال نجات پیدا کنند. این دستگاه را که قرار بود در عرض ۲۴ ساعت حدود چهارصد کیلو یخ تولید کند، در گل خطمی برپا میکنند. البته این پروژه شکست میخورد تا یخ دانهای طبیعی همچنان یکه تاز میدان یخ سازی در مشهد باشند.
بزرگترین کارخانه تولید یخ در شرق کشور، باعث میشود روزنامه خراسان در سال ۳۹ دو صفحه از مطالب خودش را به آن اختصاص دهد و یک گزارش مفصل از افتتاح دستگاههای جدید آن بنویسد.
خبرنگار خراسان که وضعیت بهداشتی زمان خودش را میداند، در ابتدای گزارش خود به بهداشتی بودن یخهای مصنوعی اشاره میکند و از پاکیزگی آب آن که از چاه کشیده میشود و نظافت و تمیزی کارخانه دم میزند. بهداشتی و خودکار بودن کارخانه، از نکاتی است که خبرنگار به آن توجه ویژه کرده است.
او درباره کارگرهای کارخانه نیز میگوید: «کارمندان این کارخانه یخ سازی، عموما با لباسهای تمیز و وسایل نظیف، منتهای دقت و مراقب را در تهیه این ماده مورد احتیاج به کار میبرند و تمام وسایل آن، اتوماتیک و بدون دخالت دست است».
دومین تلاش مشهدیها برای مکانیزه کردن یخ سازی در سال ۱۳۳۲ خورشیدی رقم میخورد. دستگاه یخ سازی دو تنی که حسین دربندی خریده بود، در خیابان فردوسی مقابل دبستان حکمت، مستقر میشود تا بخشی از نیاز مردم به یخ را برطرف کند.
اما مگر نیاز مشهد به یخ آن هم مشهدی که هرروز با افزایش جمعیت و زائران گرمادیده روبه رو بود، به همین راحتیها تأمین میشد؟ زیرا روی هر مسئلهای که در مشهد انگشت بگذاریم، حضور زائران با آن ارتباط پیدا میکند و آنها در بازتعریف مسئله مان نقش خواهند داشت.
این یعنی مسئله یخ با حضور زائران و مسافران تابستانی، بغرنجتر میشود و به همین آسانی حل شدنی نبوده است. آن روزها آب آلوده یخچالهای طبیعی، منبع دهها بیماری از حصبه و اسهال و مرضهای دیگر بود.
در این زمان است که کارخانه یخ قاسمیه، پایش به بازار یخ مشهد باز میشود؛ کارخانهای پنبه پاک کنی که در سال ۱۳۳۰ فعالیت خودش را شروع کرده است و در سالهای بعد وقتی نیاز مردم به یخ و بازار این محصول را مناسب میبیند، تصمیم میگیرد در این زمینه هم وارد گود شود و به تدریج به یکی از کارخانههای بزرگ یخ سازی مشهد تبدیل میشود.
البته سرمایه گذاری شرکت قاسمیه در همه ایران در زمینه روغن گیری و مواد شوینده بوده که برادران محمود و محمد قاسمیه، مالکان آن، اداره اش میکردند، اما بازار مناسب مشهد برای تولید یخ، آنها را وامی دارد که درکنار فعالیت اصلی شان، این محصول را هم به دست مردم برسانند.
برپایه گزارش روزنامه خراسان، در اوایل سال ۱۳۳۵ شرکت سهامی کارخانجات پنبه و دانههای روغنی خراسان، یک کارخانه یخ سازی وارد کشور میکند که روزانه بیست تن یخ تولید میکرده و یک میلیون تومان ارزش داشته است. سال ۳۷ نیز که گرمای تابستان شدت بیشتری میگیرد و احتیاج مردم به یخ بیشتر میشود، این شرکت با تمرکز بیشتر، گام دوم خود را برای توسعه در این زمینه برمی دارد.
در این زمان اوضاع یخ چنان بحرانی میشود که شهرداری مشهد به ناچار حمل یخ از تهران به مشهد را برعهده میگیرد. احتمالا آن زمان آن قدر تجارت یخ پرسود بوده که مالک آن را تشویق میکرده است بخش بزرگی از سرمایه اش را در این کارخانه خرج کند؛ به همین دلیل سال ۳۸ نیز برنامه توسعه در این شرکت ادامه مییابد و قاسمیه، کارخانه جدید یخ سازی با ظرفیت پانزده تن را به جمع کارخانههای یخ سازی اش اضافه میکند.
با وجود دو دستگاه پنجاه تنی و پانزده تنی دیگری که در فروردین ۱۳۳۹ نصب میشود، شرکت قاسمیه میتواند روزانه حدود ۱۰۰ تن یخ تولید کند که نه تنها نیازهای مشهد را پاسخ میدهد، بلکه شهرستانهای اطراف را هم زیرپوشش خودش قرار میدهد. خبرنگار خراسان در این باره مینویسد: «در شدت گرما کل مصرف یخ مشهد، شصت تن بیشتر نیست که با تولید فعلی آن، چهل تن از میزان مصرف اضافه است و تا سه چهارسال دیگر هم که جمعیت مشهد افزایش یابد، این میزان اضافه تولید، کفاف احتیاج اهالی را خواهد نمود.».
کارخانه در خیابان فرودگاه ساخته شده بود و طبق گفتههای خبرنگار خراسان، در آن سالها کارخانهای تمام اتوماتیک و بدون دخالت دست بوده است. این شرکت حتی به حمل ونقل یخ هم فکر کرده و سرویسهایی را برای جابه جایی آن درنظر گرفته بود تا تعلل در حمل ونقل، باعث زیان شرکت نشود.
ناگفته نماند که مسئولان شهری و استانی نیز در این توسعه نقش داشته اند و شرکت قاسمیه با ترغیب استاندار و شهردار وقت، کارخانجات جدید را میخرد و قرار میشود ۲۰ میلیون ریال تسهیلات بگیرد و به همین دلیل، سه دستگاه جدید را به کارخانههایی در آمریکا و چکسلواکی سفارش میدهند. اما پس از سفارش، با پرداخت وام در تهران، موافقت نمیشود و برادران قاسمیه مجبور میشوند خودشان هرطور شده، پول ماشین آلاتی را که با وعده مسئولان سفارش داده بودند، تهیه کنند.
شرکت قاسمیه با ورود دستگاههای جدید در زمینه تولید این محصول به یک ابرمولد تبدیل شده بود که هیچکس نمیتوانست جلوی آن قد علم کند، با این حال بازهم افرادی بودند که نمیتوانستند از سود سرشار یخسازی، صرفنظر کنند و به این ماجرا ورود میکردند.
در گزارش روزنامه خراسان در سال ۳۹ آمده است: «اخیرا در دروازه بالاخیابان واقع در محل باغات نکاح، کارخانهای به ظرفیت ۱۰ تن نصب شده و به قرار اطلاع در دروازه پایینخیابان نیز یک کارخانه فرسوده یخسازی قرار است نصب شود و باتوجهبه خدمات شایانی که شرکت یخسازی قاسمیه در سالهایی که مردم مشهد و بهخصوص زوار آن دچار کمی یخ بودند کرده است، انتظار نمیرفت که مقامات و مسئولین مربوطه اجازه تأسیس چنین کارخانجاتی را بدهند و مسلم است که با بهرهبرداری از آنها، خسارات زیاد و کلی به این شرکت وارد میشود. مسئولین امور باید در این مورد چارهای بیندیشند و از نصب و بهرهبرداری کارخانجات یخسازی دیگر جلوگیری نمایند».
معلوم است که دستاندرکاران کارخانه یخسازی قاسمیه انتظار داشتند باتوجهبه تأمین یخ مشهد در روزهای سخت این شهر توسط شرکت آنها، مسئولان اجازه تأسیس کارخانجات جدید را ندهند تا به بازار هدف شرکت صدمهای وارد نشود؛ البته بدون وجود رقیب هم گاهی با حضور یخدانهای طبیعی، اوضاع شرکت خیلی خوب پیش نمیرفت و انگار در روزهایی که فصل پاییز از راه میرسید و از شدت گرما کاسته میشد، یخهای طبیعی که در بازار موجود بود، بازار این شرکت را خراب میکرد و در این ایام، روزانه فقط بین ده تا بیست تن از تولیدات شرکت فروخته میشد.
با سرد شدن هوا، کارخانه رو به تعطیلی میرفت تا زمانی که باز هوا گرم شود و مردم یخخور شوند. در سال ۳۹ قیمت یک قالب ۱۵۰ کیلویی یخ شرکت قاسمیه، نود ریال و قیمت قالب ۲۵ کیلویی آن پانزده ریال بود که فروشندگان باید این یخ را با نرخ کیلویی ۱.۵ ریال به مردم میفروختند. با ورود سردخانهها و یخچالها به بازار مشهد، کارخانه یخ اندکاندک از رونق افتاد و جای خودش را به محصولات خانگی مانند یخچال داد.